بررسی رابطه هوش هیجانی با فشار روانشناختی
- شناسه خبر: 17705
- تاریخ و زمان ارسال: 31 خرداد 1396 ساعت 9:59

(مطالعه موردی در کارکنان سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران)
امید سعادتمندی۱، سعیدرضا عینعلی۲، امیر سعادتمندی۳
۱کارشناس ارشد روان شناسی ، آتش نشانی تهران، saadatmandi_o@yahoo.com
۲کارشناس ارشد بهداشت روانی و اجتماعی دربحران، آتش نشانی تهران، saeedeynali@gmail.com
۳مهندس فناوری اطلاعات،آتش نشانی تهران، amir.saadatmand@yahoo.com
نوع تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی می باشد، جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان مرد عملیاتی و ستادی سازمان آتش نشانی شهر تهران به تعداد ۴۸۰۷ نفر است. بر اساس جدول مورگان[۱] و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقهای و حجم گروه نمونه در این مطالعه ۳۵۷ نفر انتخاب گردید.
ابزار گردآوری دادهها در این پژوهش پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن[۲](۲۰۰۲) و پرسشنامه فشار روانشناختی کوپر[۳](۱۹۸۳) میباشد.
دادههای تحقیق پس از جمعآوری بر اساس فرضیههای پژوهش و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شدند.
نتایج تحقیق نشان داد که که بین متغیرهای هوش هیجانی با فشار روانشناختی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. و متغیر مستقل قدرت پیش بینی متغیر ملاک را دارند. و بین کارکنان عملیاتی و ستادی در هوش هیجانی تفاوت معنادار وجود دارد.
مقدمه
[auth]
درکشورهای توسعه یافته، سازمان آتش نشانی و ماموران آن رکن اصلی سیستم ایمنی و امدادی یک کشور محسوب میشوند. ریسک و حساسیت بالا، شرایط کاری پیچیده ونامشخص، مواجه مستقیم با انواع حوادث وعوامل زیان آور، نوبتکاری و ضرورت آمادگی پرسنل در هرساعت ازشبانه روز موجب شده است تا آتش نشانی از جمله مشاغل سخت وزیان آورطبقه بندی گردد. لذا این عوامل باعث شده که میزان فشار روانشناختی در این گروه شغلی نسبت به مشاغل دیگر بیشتر باشد (دوریسینگام[۴]،۲۰۰۹) (بربک[۵]،۲۰۰۲) [۱]
ماموران آتش نشانی پیوسته شاهد رخدادها و مصدومیتهای آحاد جامعه در مشاغل گوناگون اجتماعی هستند و به ویژه در صحنههای امداد و اطفای حریق انجام وظیفه میکنند، این افراد در محیطی فوق العاده سخت برای محافظت ازجان و مال همنوعان خویش میکوشند و از این رو همواره درمعرض انواع خطرات فیزیکی و شیمیایی و بیولوژیکی و… قرار میگیرند (کیانمهر،۱۳۹۰) [۲]
شغل آتش نشانی از جمله مشاغلی است که افراد درمعرض فشار روانشناختی قرار میگیرند و (شریفیان،امینیان،افشار،۱۳۹۰) [۳]پیامدهای فیزیولوژیکی، روانی و رفتاری ناشی از استرس ضمن صدمه رساندن به خود فرد، هزینههای گزافی را به سازمان تحمیل میکند(یزدی،۱۳۷۹). [۴]
درمحیط کارهوش هیجانی نقش بارزتری درداشتن عملکرد مطلوب نسبت به سایرقابلیتها ازقبیل هوش شناختی یا مهارتهای فنی ایفا میکند؛ بنابراین با پرورش و رشد هوش هیجانی وقابلیتهای آن هم سازمان وهم کارکنان ازمزایای آن بهرهمند میشوند. (گلمن[۶]،۱۹۹۵) [۸]
اهمیت هوش هیجانی ازآنجایی میباشد: که افرادی که توانایی در یافت و بیان کردن، درک و مدیریت هیجانها را دارند دارای هوش هیجانی بالا و توانایی سازگاری خوب، با وقایع استرس زا را داشته وافرادی که هوش هیجانی پایینی دارند سازگاری ضعیفی در برابر وقایع استرس زا دارند و افراد دارای هوش هیجانی همانند سایرافراد درگیرتجارب غم انگیز وگرفتار خشم وترس میشوند. اما به نسبت آن دسته ازافرادی که درسطح پایینی از سلامت هیجانی هستند، واکنشهای مثبتی نسبت به این رویدادها نشان میدهند. هوش هیجانی افراد را درغلبه کردن ویا کنارآمدن با اثرات ناشی از استرس، آسیب و شکست توانا میسازد(ثمری و طهماسبی،۱۳۸۶) [۹]
ﮔﺎﻫﻲ ﻣﺎﻫﻴﺖ ﺷﻐﻞ اﻓﺮاد ﻃﻮری اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮدرﺷﺮاﻳﻂ ﻓﺸﺎرزاﻳﻲ ﻗﺮار ﻣﻲﮔﻴﺮﻧﺪ ﻛﻪ ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ اﺟﺘﻨﺎب از آن را ﻧﺪاﺷﺘﻪ، ﻣﺠﺒﻮر ﺑﻪ ﺗﺤﻤﻞ آن ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻫﻤﻴﻦ اﻣﺮ ﻓﺸﺎر رواﻧﻲ ﺷﺪﻳﺪی ﺑﺮآنﻫﺎ وارد ﻣﻲﺳﺎزد و ﻗﺮارﮔﺮﻓﺘﻦ در ﭼﻨﻴﻦ ﺷﺮاﻳﻄﻲ ﻧﻴﺰ ﺧﻄﺮ ﺑﺮوز ﻧﺸﺎﻧﮕﺎن اﺳﺘﺮس را اﻓﺰاﻳﺶ ﻣﻲدﻫﺪ شغل آتش نشانی ازجمله مشاغلی است که افراد در معرض استرس شغلی قرار میگیرند و این استرس از جنبه های مختلف میتواند برسلامتی آتش نشانان تاثیر بگذارد(شریفیان،امینیان،افشار،۱۳۹۰) [۳]
دنیل گلمن[۷] فردی است که عنوان هوش هیجانی با نام وی برسرزبانها افتاد وچالش جدیدی درعرصه زندگی فردی وسازمانی پدید آورد و توجه جهانیان را به این پدیده نوظهور جلب کرد. گلمن بر نیاز هوش هیجانی درمحیط کار محیطی که اغلب به عقل توجه میشود تا قلب و احساسات تمرکز کرد او معتقد است نه تنها مدیران و روساء نیازمند هوش هیجانی هستند بلکه هرکسی که درسازمان کارمیکند، نیازمند هوش هیجانی است(امرلینگ [۸]و گولمن[۹]،۲۰۰۳) [۱۰]
مفهوم هوش هیجانی ریشه درنظریه های هوش مربوط به قرن بیستم است. ثراندایک[۱۰] برای اولین بار توانایی اجتماعی را جزء مهمی از هوش دانست. گاردنر[۱۱] نیز در نظرخود ازهوش بین فردی نام برد که توانایی درک دیگری است( حکیم جوادی واژه ای، ۱۳۸۳) . [۱۱]
بار-آن [۱۲]هوش هیجانی را به عنوان مجموع شایستگیهای هیجانی و اجتماعی تعریف شده که چگونگی و کیفیت ارتباط فرد با خود ودیگران را برای کنار آمدن با فشارها و تقاضاهای محیطی تعیین میکند (بار- ان[۱۳]،۲۰۰۶). [۱۲]
درتئوریهای هوش هیجانی فرض شده است افرادی که توانایی دریافت وبیان کردن، درک و مدیریت هیجانها را دارند دارای هوش هیجانی بالا وتوانایی سازگاری خوب، با وقایع استرس زا را داشته وافرادی که هوش هیجانی پایینی دارند با سازگاری ضعیفی با وقایع استرس زا در نظر گرفته میشوند (امرلینگ[۱۴] و گولمن[۱۵]،۲۰۰۳). [۱۰]
اهمیت و ضرورت مسئله
باتوجه به ارتباط و تاثیر تنگاتنگ هوش هیجانی بر نحوه کنترل و میزان استرس تجربه شده توسط فرد این تحقیق با هدف بررسی ارتباط بین هوش هیجانی بافشار روانشناختی درکارکنان عملیاتی و ستادی سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران انجام میشود زیرا شغل آتشنشانی ازجمله مشاغل بسیار حساس و مهم است چرا که سرعت عمل ودقت و توانایی تصمیم گیری در شرایط بحران پرسنل در نجات جان انسانها نقش بزرگی ایفا مینماید و از آنجاییکه افراد باهوش هیجانی توانایی بهتری در کنترل فشارهای روانشناختی میتوانند داشته باشند(امرلینگ و گولمن،۲۰۰۳) [۱۰] ، فرد مشغول درآتش نشانی طی عملکرد خود با آنها در ارتباط است مشخص نماید و بتوان ازنتایج حاصله آن برای تعیین راهکاری مناسب درآتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران و کلیه سازمانها و ارگانهای عملیاتی نظامی و ساختار یافته مانند گروههای ویژه، اورژانس، هلال احمر و شرکتهای بزرگ ونتایج حاصله ازآن برای تعیین تاثیرات بنیادین در جذب نیرو، گزینش، ارزیابی عملکرد پرسنل، توسعه و آموزش، انگیزش ورضایتمندی شغلی استفاده نمود. خصوصا اینکه متاسفانه درحال حاضر و در زندگی صنعتی امروزی با علت بالارفتن آمار حوادث شاهد افزایش روزافزون فشارهای روانشناختی کارکنان آتش نشانی هستیم وباتوجه به شرایط حساس این قشراز جامعه و نیازهای خاص آنها که چه به لحاظ روحی، روانی، شخصیت ومالی، اهمیت و ضرروت پرداختن به مشکلات این قشر از جامعه و خصوصا با توجه به شرایط خاص آنها، پرداختن به مشکلات و وضعیت روانی و شخصیتی احساس میشود. بنابراین با توجه به مطالب فوق به دلیل اهمیت موضوع به رابطه هوش هیجانی با فشار روانشناختی درکارکنان عملیاتی و ستادی سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران پرداخته میشود.
جامعهای نسبتاً بزرگ از نیروهای کار خدمات شهری شهرداری تهران را کارکنان عملیاتی و ستادی سازمان آتش نشانی شهر تهران تشکیل میدهد و با توجه به حرفه و شغلی که دارند پرداختن به وضعیت هوش هیجانی و فشار روانشناختی در کارکنان عملیاتی و ستادی سازمان آتش نشانی شهر تهران امری لازم و ضروری است؛ چرا که بایستی بتوانند در زمانهای حادثه و خطر نه تنها جان و مال همشهریان خود را نجات دهند بلکه بتوانند جان خود را نیز از خطرات مصون دارند و با بالا بردن سطح آگاهی و مهارت زمینه را برای استفاده بیشتر و بهتر از امکانات و تجهیزات خود فراهم نموده تا در رسیدن به اهداف سازمان که مهمترین آن حفظ جان و مال مردم است دچار مشکل نشوند.
با توجه به اینکه سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی به عنوان یک سازمان تخصصی محسوب میشود که در زمانهای خاص و بحرانی و پر خطر وارد مرحله عمل میشود و به عنوان افراد متخصص فعالیت مینمایند لذا چگونگی وضعیت روانی آنها بسیار سخت و حائز اهمیت است. چرا که فعالیتهایی معمولا کارکنان آتش نشانی با آن دست به گریبان هستند شامل آشنایی با حوادث چاه، کار در ارتفاع ، آواربرداری، آسانسور، تصادفات جادهای، دربهای ضد سرقت، باز کردن کرکرههای برقی، غواصی وشنا ، بازکردن درب خودروها، کمکهای اولیه، برخورد با حیوانات موذی، اقدام به خودکشی، تجهیزات نجات، امداد در کوهستان، سیل و سیلابها میباشد. و همچنین فعالیتهای نجات که شامل آن دسته از فعالیتهایی میشود که هدف از آن: شناسایی موقعیت نفرات حادثهدیده، خارجسازی آن نفرات از محل خطر، انجام کمکهای اولیه ابتدایی، فراهم آوردن شرایط لازم برای انتقال مصدومین به مراکز درمانی مناسب میباشد (آتش نشانی ، مجموعه قوانین و مقررات مورد عمل شهرداری،۱۳۸۹) [۱۴]
- بخش اول ادبیات نظری
- بخش دوم ادبیات تجربی (پیشینه تحقیق)
واژه استرس به معنی فشار و اجبار و واژهای است انگلیسی و در زبانهای مختلف با همین لفظ بکار برده شده است. در زبان فارسی واژه فشار روانی را برابر نهاده استرس بکار بردهاند که با مفهوم دقیق استرس سازگارست. استرس یا فشار روانی مجموع واکنشهای جسمی عاطفی و ذهنی است که ارگانیسم را در برابر محرکهای خارجی و داخلی که بر هم زننده ثبات و اوضاع فیزیولوژیک بدن که عموما ناخواستهاند نشان میدهد به عبارت دیگر احساس تنش روی اعضای بدن یا نیروی ذهنی تأثیر گذاشته و تعادل آن را برهم میزند (لامبرت ، ۲۰۰۶). [۱۵]
فشار روانی در زندگی انسان، امر اجتناب ناپذیری است. وگاهی نیز مفید است ولی اگر از حد خارج شود. برای سلامتی انسان مشکلات جدی ایجاد میکند(سروش، ۱۳۹۱). [۱۶]
- فشار روانی را به شرح زیر تعریف میکنند: فشار روانی عبارت است از پاسخی سازش پذیر، با واسطه ویژگیهای فردی و یا فرایندهای روانشناختی به عنوان پیامدی از هر نوع عمل، موقعیت یا رویداد بیرونی که از لحاظ جسمی یا روانی بر شخص تحمیل شود (لامبرت[۱۶]، ۲۰۰۶). [۱۵]
- فشار روانی شغلی را موقعیتی تعریف میکنند که ازتعامل میان مردم ومشاغلشان حاصل میشود،و وجه مشخصه آن تغییراتی است که در درون افراد رخ میدهد و آنان را وا میدارد تا از نحوه عمل به هنجار خود انحراف بجویند (فرون،[۱۷] ۱۹۹۶). [۱۷]
- با توجه به دو تعریف فوق وساده تر ساختن آنها این گونه به تعریف فشار روانی شغلی میپردازد: فشار روانی شغلی عبارت است از پاسخی سازش پذیر به موقعیتی بیرونی که به نابه هنجاری جسمی، روانی ویا رفتاری اعضای سازمانها منتج میشود (آلماست[۱۸]،۲۰۱۰). [۱۸]
پاسخ به فشار روانی:
بدن ما هنگام فشار روانی، خودش را برای تحمل و کنار آمدن آماده کرده و به عامل مولد فشار روانی با دو جنبه:فیزیولوژیکی و شناختی پاسخ میدهد.
پاسخ فیزیولوژیکی به فشار روانی:
هنگام مواجه شدن با فشار روانی در بدن یک رشته تغییرات فیزیولوژیکی ایجاد میشود. برای فهم رابطه فشار روانی با سلامت و پاسخ بدن به آن اصطلاح نشانگان سازگاری کلی[۱۹]مطرح شده است که سه مرحله دارد:
مرحله هشدار: در مرحله هشدار، اولین واکنش بدن به عامل مولد فشار روانی، شوکه شدن موقتی است. مقاومت بدن در این مرحله،در برابر بیماری و فشار روانی کم میشود.
مقاومت:مرحله مقاومت، ممکن است از چند ساعت تا چند روز به طول انجامد، بدن طی این مدت براى مبارزه با عامل فشار عملاً بسیج است و اگر براى مدتى طولانى همچنان بسیج بماند، بدن ذخایر انرژیاش بتدریج تخلیه میشود، و شخص در برابر عامل فشار آسیب میبیند. با ادامه این مرحله،بدن وارد مرحله سوم یعنی فرسودگی میشود.
فرسودگی: اگر تلاشهای بدن برای جنگیدن با فشار روانی، بینتیجه بماند و فشار روانی ادامه یابد، انرژى بدن تمام و شخص وارد مرحله فرسودگی میشود. سیستم دفاعی بدن خسته شده و ناتوان شده و از اینرو مقاومت بدن در برابر فشار روانی کاهش مییابد و شخص در این حالت در برابر چالشها و بیماریها، آسیبپذیر میگردد (میلز[۲۰]،۲۰۰۵). [۱۹]
پاسخ شناختی به فشار روانی (ارزیابی شناختی):
انسانها از لحاظ شناختی یک جور به فشار روانی واکنش نشان نمیدهند شخصیت، ترکیب بدنی، ادراکات و بافتهای که فشار روانی در آنها رخ میدهند در این امر دخالت دارند.
اگرچه بدن از لحاظ فیزیولوژیکی به عوامل مولد فشار روانی، یکسان پاسخ میدهد ولی ادراک انسانها از فشارهای روانی یکسان نیست. ادراک فشار روانی تا حدی به این بستگی دارد که آدمها وقایع را چطور ارزیابی و تفسیر کنند. تهدید یا چالش در نظر گرفتن وقایع زندگی و این که آیا امکانات و توانایی کافی برای کنارآمدن با وقایع را داریم یا خیر، از اصطلاح ارزیابی شناختی استفاده میشود (کلین[۲۱]، ۲۰۰۶). [۱۹]
ارزیابی دو مرحله دارد: ارزیابی اولیه و ارزیابی ثانویه. در ارزیابی اولیه، اشخاص، وقایع را از لحاظ مضر بودن، تهدید بودن یا چالش بودن بررسی میکنند.چنانچه شخص عامل فشار روانی رابه جای تهدید در نظر گرفتن آن، چالشی قابل رفع در نظر گیرد، راهکار خوبی را برای کم کردن فشار روانی برگزیده است. این راهبرد با ویژگی (سرسختی) که عاملی شخصیتی است همسو است.
در ارزیابی ثانویه: در ارزیابی ثانویه آدمها امکانات و منابع خود را میسنجند و این را در نظر میگیرند که آیا میتوانند با واقعهی مورد نظر به نحو مناسبی کنار بیایند یاخیر .این ارزیابی به این دلیل ثانویه است که هم بعد از ارزیابی اولیه است صورت میگیرد و هم به این بستگی دارد که واقعه را چقدرتهدید یا چالش بدانیم (کلین، ۲۰۰۶). [۱۹]
منشأ فشار روانی : تحقیقات نشان داده است رویدادهای محیطی ممکن است به تنهایی در بوجود آوردن بیماری روانی مؤثر نباشد، بلکه ترکیبی از عوامل ژنتیک و تجربی باید وجود داشته تا بیماری ظاهر گردد، برای شناخت منشأ فشار روانی میتوان سه عامل استرس زای شخصیتی، محیطی و اجتماعی فرهنگی را مطرح کرد (قریب،۱۳۷۵). [۲۰]
عوامل شخصیتی:
برخی از خصوصیات شخصیتی به آدمها کمک میکنند با فشار روانی بهتر کنار بیایند و در برابر بیماری، کمتر آسیبپذیر باشند. سه جنبه شخصیت از لحاظ رابطه داشتن با فشار روانی خیلی بررسی شدهاند. این سه جنبه شخصیتی،عبارتند از الگوهای رفتاری نوع )Aکه شامل خصوصیاتی نظیر رقابتجویی افراطی، پرکاری افراطی، ناشکیبایی و متخاصم بودن می باشدرفتارنوع A بهخاطرصفات یادشده در برابر فشارهای روانی بیشترین آسیبپذیری را دارند ولی الگو رفتاری نوع B, معمولاً رفتار سالمتری دارند و آرام و آسودهخاطر هستند و در برابر فشارهای روانی کمترین آسیبپذیری را دارند، سرسختی (یک نوع سبک یا ویژگی شخصیتی که فرد را در برابر فشارهای روانی مقاوم میسازد و بسان سپری محافظ او را در برابر فشار روانی یاری میدهد(تولین، ۱۹۹۹).
عوامل محیطی: کلیهی تغییرات مثبت و منفی که در زندگی اتفاق میافتد، استرس زا هستند و عوامل استرس زای بیرونی نامیده میشوند. عوامل استرس زای بیرونی مانند : تغییرات اساسی در زندگی این تغییرات میتواند مثبت باشند مثل ازدواج تازه، بارداری برنامه ریزی شده، ترفیع مقام، یا خانه جدید. یا ممکن است که این تغییرات منفی باشند مثل مرگ یک عزیز یا طلاق، و از عوامل استرس زای بیرونی دیگر میتوان، رویدادهای غیر قابل پیشگیری ، خانواده ، محل کار را میتوان نام برد (بربک[۱]، ۲۰۰۲) [۲۲]
عوامل استرس زای درونی:گاهی اوقات استرس از طرز تفکر فرد و خصوصیات شخصیتی او ناشی میشود مانند: کمال گرایی، سنخ شخصیتی الف، سبک زندگی ناسالم، تعارضهای درونی و فقدان مهارتهای مقابلهای. این موارد، عواملِ استرس زای درونی نامیده میشوند که عمده ترین آنها عبارتند از:تعارضهای درونی، انتخاب اهدافی فراتر از تواناییهای خود، ویژگیهای شخصیتی(انجام هر کاری به بهترین نحو، اشتباه نکردن،کمال گرایی، رقابت با دیگران و سختگیری نسبت به خود) میتوانند فشار درونی زیادی ایجاد کند
علل فشار روانی شغلی :فشار روانی شغلی معلول عللی است که از منابع مختلف سرچشمه میگیرند. این منابع میتوانند در بیرون یا در درون سازمان جای داشته باشند. و یا مربوط به گروههای موثر بر کارکنان و یا مربوط به خود آنان باشند. فشار روانی شغلی صرفاً محدود به وقایعی که در درون سازمان و در خلال ساعات کار رخ میدهد، نیست. ایوان ویجوماتسون[۲] عوامل فشارزای بیرون از سازمان را تغییرات اجتماعی، فنی،خانوادگی، محل زندگی، شرایط اقتصادی ومالی، نژاد ،طبقه اجتماعی و شرایط زیست محیطی میدانند.علاوه بر عوامل فشارزایی که ازبیرون سازمان نشأت میگیرند، عوامل فشارزایی نیز وجود دارد که در خود سازمان ریشه دارند. عوامل فشارزای ناشی از کلس ازمان را میتوان به انواع خط مشیها، ساختارها، شرایط فیزیکی، وفرایندهای کاری سازمان تقسیم کرد. باید متذکر گردید که هر چه سازمانها بزرگتر و پیچیده تر میشوند، عوامل فشارزای بیشتری را برای کارکنان به ارمغان میآورند. عوامل فشارزای ذیل اغلب مستقیماً از سازمان خیلی بزرگ و پیچیده به بارمیآیند به عنوان مثال: نابرابری موجود در مقدار حقوق و دستمزد، اهداف شغلی مبهم یا متعارض، ارتباطات ضعیف و غیره… میباشد (باکر[۳]،۲۰۰۰). [۲۳]
عوامل فشار زای گروهی میتوانند منابع بالقوهای از فشار روانی باشند. عوامل فشارزای گروهی را میتوان به سه دسته تقسیم کرد نظیر فقدان انسجام یا یکپارچگی گروهی، فقدان پشتیبانی و حمایت اجتماعی، تعارض درون افراد، بین افراد و بین گروهها نام برد.
عوامل فشار زای فردی در یک معنا، همه عوامل فشارزایی که تا کنون مورد بحث قرار گرفتند(یعنی عوامل فشارزای بیرون از سازمان، و گروهی) در نهایت بصورت فردی در میآیند. در خصوص عوامل فشارزای فردی تحقیقات بیشتری به عمل آمده است و میان محققان توافق بیشتری وجود دارد. با این که عوامل فشارزای فردی بسیار را میتوان برشمرد، سه زمینه بیشتر مورد شناسایی واقع شدهاند. این سه زمینه عبارتند از:
- عوامل فشارزای مربوط به نقش و سمت شغلی، شامل تعارض نقش، ابهام نقش و سبکی یا سنگینی بار نقش،…
- ویژگیهای شخصی شامل ابعاد شخصیتی و طرح رفتاری نوع الف،و…..
- تغییرات زندگی خصوصی و شغلی (حسین زاده، ۲۰۱۱) [۲۵] (غریبی،۲۰۱۳).
ادامه در مقاله بعد… .
[/auth]