بررسی رابطه هوش هیجانی با فشار روانشناختی
- شناسه خبر: 17712
- تاریخ و زمان ارسال: 31 خرداد 1396 ساعت 10:29

تأثیرات جسمی فشار روانی شغلی
پژوهشهای اخیر نشان داده است که ۶۵ تا ۹۰درصد بیماریها با استرس مرتبط هستند، یعنی به علت استرس به وجود میآیند. به این دسته از بیماریها،« اختلالات روان تنی » میگویند. البته استرس میتواند برخی از بیماریها را تشدید کند. عمده ترین بیماریهایی که به دلیل استرس به وجود میآیند، عبارتند از:حمله ی قلبی، فشارخون بالا، سرطان، دیابت، ضعف حافظه، اختلالات خواب، مشکلات هورمونی، سکته ی مغزی، و…… می باشند(لیف یو[۱]، ۲۰۰۷) [۲۶]
تاثیرات روانی فشار روانی شغلی
پیامدهای روانی ناشی از فشار روانی برای عملکرد شغلی دست کم به اهمیت عواقب جسمی است. سطوح بالای فشار روانی باخشم، اضطراب، افسردگی، ضعف اعصاب، تحریک پذیری، تنش، وبیحوصلگی همراه است. که این حالات روانی سبب تغییراتی در خلق و خو و دیگر حالات هیجانی کارکنان میشود و به ویژه در رابطه با عملکرد شغلی موجب کاهش عزت نفس، انزجار از سرپرست، ناتوانی در تمرکز حواس و تصمیم گیری، و ناخشنودی شغلی میگردد. این پیامدهای فشار روانی میتوانند برای سازمان بسیار زیانبار باشند. (بربک،۲۰۰۲). [۲۲]
هوش هیجانی
[auth]
دنیل گلمن[۲] [۲۷] فردی است که عنوان هوش هیجانی با نام وی برسرزبانها افتاد، وی درسال ۱۹۹۵ با انتشار کتابی (( هوش هیجانی : چراممکن است این عنصراز بهره هوشی مهمترباشد؟ ))
چالش جدیدی درعرصه زندگی فردی وسازمانی پدید آورد وتوجه جهانیان را به این پدیده نوظهورکرد. گلمن بر نیاز هوش هیجانی درمحیط کار–محیطی که اغلب به عقل توجه میشودتا قلب و احساسات تمرکز کرد او معتقد است نه تنها مدیران و روساء نیازمند هوش هیجانی هستند بلکه هر کسی که درسازمان کار میکند،نیازمند هوش هیجانی است (مایر[۳]،۱۹۹۷). [۲۸]
دنیل گلمن[۴] مدل مختلط دارای پنج مهارت مهم و کلیدی را در مبحث هوش هیجانی گنجانده است:
خود آگاهی: این مهارت در واقع شناخت هیجانهای خود است؛ یعنی آگاهی از احساسات خود که شامل یک ارزیابی دقیق از زمانی است که فرد در چه زمانی به چه کمکها و عواطفی نیاز دارد. قبل از انجام هر کاری ابتدا باید احساسات خود را بشناسیم. بهبود خود آگاهی اولین قدم برای شناسایی مشکلات پیرامون هر فرد است.
خودگردانی: این مهارت به عنوان کنترل هیجانهای خود شناخته میشود که باید فرد دارای مهارت کنترل و اداره هیجانها، مناسب و بجا بودن آنها در هر موقعیت و مدیریت هیجانها باشد. در این مهارت فرد باید هیجانهای خود را به گونهای مدیریت کند که باعث ایجاد اختلاف نبوده و آرامش را در بحث و جدالها حفظ کرده و همچنین ازفعالیتهای ترحم و وحشت اجتناب کند. زمانی که شناخت دقیقی از احساسات خود به دست آوردید، میتوانید به کنترل آنها اقدام کنید. مهارت خودگردانی مناسب، عبارت است از کنترل عوامل احساسات خود، عوامل بیرونی و واکنشها و انجام بهترین رفتار ممکن.
خود انگیزشی: این مهارت نیز در واقع برانگیختن و به هیجان آوردن خود است؛ یعنی استفاده از هیجانها برای هدفی خاص، تمرکز و توجه، ایجاد انگیزه در خود و تسلط بر خویشتن و خلاقیت است. در مدل گلمن[۵] این مهارت باید شامل رضایت، کنجکاوی و توجه باشد. زمانی که ما درباره انگیزه در هوش هیجانی صحبت میکنیم منظور این نیست که با انرژی بیشتر به سر کار بروید، هدف این است که از مهارتهای خود برای حل مشکلات استفاده کنید.
همدلی: در حالی که سه مهارت قبلی در خصوص تعامل فرد با خود بود، این مهارت دربارهی تعامل فرد با دیگران است. در این مرحله فرد باید دارای مهارت شناخت هیجانهای دیگران، توانایی همدلی و یگانگی با دیگران باشد.
مهارتهای اجتماعی: این دسته شامل استفاده از همدلی و همچنین مذاکره با نیازهای دیگران است؛ در این مهارت فرد باید بتواند روابط خود با دیگران و هیجانهای آنها را تنظیم کند (گلمن[۶]،۱۹۹۵)(ایچر،۲۰۰۳) تحقیقات جدید درباره فعالیت مغز انسان، نشان میدهد که بهره احساسات و هیجانات انسان[۷] نسبت به بهره هوشی[۸] معیار واقعیتری برای سنجش موفقیت انسان است. به عبارت دیگر هوش احساسی تعیین کننده کامیابی انسان در زندگی شخصی، شغلی و اجتماعی است نه بهره هوشی.
هوش هیجانی که به اختصارEI گفته میشود ومعمولا معیار ارزیابی آن را ضریب هوش هیجانی یا EQمینامند هوش هیجانی، توانایی درک توصیف، دریافت وکنترل هیجانها است هر شخصی با برخورداری میزانی از هوش هیجانی درمواجه با وقایع مثبت یا منفی زندگی به موضوع گیری پرداخته و به سازش با آنها میپردازد. انسان با برخورداری از هوش هیجانی به زندگی خود نظم و ثبات میبخشد به طوری که اصولا هوش هیجانی بالا باعث میشود شخص وقایع منفی کمتری را در زندگی تجربه کند (گلمن[۹] ۱۹۹۵) بین هوش هیجانی و توانمندسازی (جنکینز[۱۰]، ۲۰۰۶) ،هوش هیجانی و رهبری اثربخش (هیگلی[۱۱]، ۲۰۰۷)، هوش هیجانی و انگیزش(کریسیوربکا[۱۲]، ۲۰۰۶)، هوش هیجانی و رهبری عملکرد ، هوش هیجانی و رضایت شغلی رابطه وجود دارد(کوک[۱۳]، ۲۰۰۶).
هوش هیجانی به عنوان یک پیش بینی کننده موفقیت محسوب میشود و نه تنها به عنوان یک ابزار اندازه گیری موفقیت درسازمانهاست، بلکه ابزار موفقیت فردی نیز قلمداد میشودچرا که هوش هیجانی یک اثرگذارنده مثبت برای پیشرفت توانایی افراد برای مدیریت سازمان تجاری و بازرگانی و همچنین فراهم آوردن بصیرت برای ارزیابی پیشرفت موقعیتهای مبهم به صورت تغییرات معنی داراست (چراسیل[۱۴]، ۲۰۰۶) [۲۹]
پیشینه داخلی
سلطانی و همکاران در سال(۱۳۹۴) در تحقیقی به عنوان اﺛﺮﺑﺨﺸﯽ آﻣﻮزش ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ اﺳﺘﺮس ﺑﻪ ﺷﯿﻮه ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ رﻓﺘﺎری ﺑﺮ ﻓﺮﺳﻮدﮔﯽ ﺷﻐﻠﯽ و رﺿﺎﯾﺖ زﻧﺎﺷﻮﯾﯽ ﮐﺎرﮐﻨﺎن ﻫﻼل اﺣﻤﺮ به این نتیجه رسیدند که آﻣــﻮزش ﻣــﺪﯾﺮﯾﺖ اﺳـﺘﺮس ﺑــﻪ ﺷــﯿﻮه ﺷــﻨﺎﺧﺘﯽ رﻓﺘــﺎری در ﮐــﺎﻫﺶ ﻓﺮﺳــﻮدﮔﯽ ﺷــﻐﻠﯽ و اﻓﺰاﯾﺶ رﺿﺎﯾﺖ زﻧﺎﺷﻮﯾﯽ ﮐﺎرﮐﻨﺎن ﻫﻼل اﺣﻤﺮ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﻮده اﺳﺖ و ﻣﯽﺗﻮان از آﻣﻮزش ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ اﺳﺘﺮس ﺑــﻪ ﺷﯿﻮه ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ رﻓﺘﺎری ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮑﯽ از روﯾﮑﺮدﻫﺎی ﻣـﺆﺛﺮ در ﺑﻬﺒﻮد ﮐﯿﻔﯿﺖ زﻧﺪﮔﯽ ﺷﻐﻠﯽ و زﻧﺎﺷﻮﯾﯽ اﺳﺘﻔﺎده ﮐﺮد. [۳۰]
در پژوهش درویشی، صادقی و ساعد پناه(۱۳۹۳) با عنوان بررسی عوامل موثر بر استرس شغلی در پرسنل آتش نشانی، نتایج نشان داد که نوع شغل، سابقه کار و رضایت از شغل ارتباط معنی داری با استرس شغلی دارند. به نظرمیرسد کارکنان آتش نشانی در معرض خطر اختلال استرس و فشار روانی ناشی از شغل قرار دارند و نوع شغل و سابقه کار عوامل اصلی موثر بر آن میباشند. استرس و فشار شغلی نیز میتواند موجب کاهش رضایت شغلی گردد. [۵]
تحقیقات خارجی
پون تنگ[۱۵] (۲۰۱۲) نتیجه تحقیقات خود را در سنگاپور این طور بیان میکند که سطح هوش هیجانی افراد به طور ژنتیکی ثابت نیست و میتوان آنها را بهبود داد. چنانچه آگاهی افراد را نسبت به مزایای هوش هیجانی افزایش دهیم افراد بیشتری سعی خواهند کرد که بر روی هوش هیجانی خود سرمایهگذاری کنند تا موفقیتهای خود را در زندگی و کار افزایش دهند. انسانها هم زمان با آگاه شدن نسبت به عواطف و احساسات خود سعی خواهند کرد که تأثیر عواطف و احساسات خود را در تعاملات خود با دیگران نیز درک نمایند. این گونه آگاهی بر روابط اجتماعی آنها تأثیر مثبت خواهند داشت. [۳۲]
رامو ، ساریس و بو یا تیسنر (۲۰۰۹) در تحقیق که در روی نمونه¬ای متشکل از ۲۲۳ سازمان اسپانیایی انجام دادند نتایج حاصله حاکی از این بود که هوش هیجانی و صفات شخصیتی شاخص¬های با ارزشی جهت پیش بینی عملکرد شغلی هستند. [۳۳]
نتایج و بحث
جداول آمار توصیفی به منظور توصیف متغیرها مورد استفاده قرار گرفته است. در قسمت تحلیل دادهها، به آزمون فرضیهها پرداخته و از آزمونهای آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری استفاده شد. میزان ارتباط خطی متغیرهای کمی در یک نمونه را ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون نشان میدهد. برای هر دو متغیر کمی نیز آزمودنی باید نمرهای داشته باشد، آزمون معنادار برای همبستگی وجود یا عدم وجود رابطه خطی بین دو متغیر در جامعه را مشخص مینماید.
میانگین متغیر وابسته فشار روانشناختی ۴۴/۵۰ با انحراف استاندارد ۵۸۹/۱۵ واز بین متغیرهای مستقل نیز بیشترین میانگین مربوط به هوش هیجانی با مقدار ۴۰/۳۲۶ با انحراف استاندارد ۰۱۸/۴۴ است
جدول ۱ مشخصههای آمار توصیفی متغیرهای مورد مطالعه(۳۵۷n=)
متغیرها | میانگین | انحراف استاندارد |
فشار روانشناختی | ۴۴/۵۰ | ۵۸۹/۱۵ |
هوش هیجانی | ۴۰/۳۲۶ | ۰۱۸/۴۴ |
نتایج نشان می دهد که بین متغیر هوش هیجانی و فشار روانشناختی همبستکی معنا دار ولی منفی وجود دارد .به عبارت دیکر هر چه هوش هیجانی افزایش یابد فشار روانشناختی کاهش می یابد. برای پیش بینی متغیر فشار روانشناختی از روی متغیر های مستقل از مدل رگرسیون چند متغیره دو مجموعه منظم با روش همزمان و همبستگی جزیی استفاده شده است.
جدول ۲ ضریب همبستگی چند گانه و مجذور همبستگی چند گانه متغیرهای پیش بین در پیش بینی فشارروانشناختی
متغییر ملاک | مدل | متغییر پیش بین | ضریب همبستگی چند گانه | مجذور ضریب
همبستگی چند گانه |
مجذور ضریب همبستگی چند گانه تعدیل یافته | مجذور ضریب همبستگی چند گانه تغییریافته | F Change | Sig |
فشارروانشناختی | ۱ | هوش هیجانی | ۵۸۸/۰ | ۳۴۵/۰ | ۳۴۴/۰ | ۳۴۵/۰ | ۲۹۷/۱۸۷ | ۰۰۰/۰ |
بر اساس یافتههای جدول فوق میتوان نتیجه گرفت که متغیر هوش هیجانی با میزان معنی داری روی تغییرات فشار روانشناختی اثر میگذارد. این دادهها نشان میدهد، کارکنانی که از هوش هیجانی برخوردار هستند ،فشارروانشناختی کمتری دارند.
بنابراین نتیجه گرفته میشود که متغیر مستقل هوش هیجانی قدرت پیش بینی متغیر ملاک را دارند. بنابراین معادله رگرسیون قابل تعمیم به کل جامعه آماری است. نتایج حاصل برای تعیین ضرایب تحلیل رگرسیون و تعیین توان پیش بینی معنادار برای متغیرهای مستقل و تنظیم معادله رگرسیون در جدول ارائه شده است.
متغیر
ملاک |
مدل | شاخص آماری
متغیر پیش بین |
ضرایب غیر استانداردبتا | خطای استاندارد | ضریب
استاندارد بتا |
T |
سطح
معناداری |
فشارروانشناختی |
۱ |
عددثابت | ۳۷۵/۱۱۸ | ۰۰۹/۵ | ۸۳۳/۲۳ | ۰۰۰/۰ | |
هوش هیجانی | ۲۰۸/۰- | ۰۱۵/۰ | ۵۸۸/۰- | ۶۸۶/۱۳- | ۰۰۰/۰ | ||
۲
|
عدد ثابت | ۰۸۶/۱۲۶ | ۲۱۸/۵ | ۱۶۵/۲۴ | ۰۰۰/۰ | ||
هوش هیجانی | ۱۷۹/۰- | ۰۱۶/۰ | ۵۰۴/۰- | ۸۹۸/۱۰- | ۰۰۰/۰ | ||
با جایگزینی ضرایب ، معادله پیش بینی فشار روانشناختی از روی مقادیر متغیر هوش هیجانی به قرار زیر بدست میآید.
(هوش هیجانی) ۲۰۸/۰-۳۷۵/۱۱۸= پیش بینی فشارروانشناختی
با توجه به مقدار شیب، هر چه مقدار متغیر هوش هیجانی بیشتر باشد مقدار کمتری برای فشارروانشناختی پیش بینی می کند .
نتیجهگیری و جمعبندی
یافتههای پژوهش به این نتیجه رسیده است که F محاسبه شده درسطح ۰۱/۰P<معناداراست(۳۴۵/۰= R2 change ،۰۰۰/۰, P =297/187= (355،۱)F و نشان میدهد که متغیر هوش هیجانی با میزان معنی داری روی تغییرات فشار روانشناختی اثر میگذارد. .به عبارت دیگر هوش هیجانی پیش بینی کننده فشار روانشناختی کارکنان هستند.
نتایج پژوهش حاضر با نتایج پژوهشهای اشکوه طاهری (۱۳۹۱)، خاکزادیان (۱۳۹۱) ، شاته و مالوف (۲۰۱۱)، رحیم و مانیورز (۲۰۱۰)همسو بوده است. در این باره میتوان گفت: هوش هیجانی با توانایی درک خود و دیگران (خودشناسی و دیگرشناسی)، ارتباط با مردم و سازگاری فرد با محیط پیرامون خویش پیوند دارد. هوش هیجانی مجموعه مهمی از یک سری توانایی هاست: توانایی هایی مانند حفظ انگیزه و پایداری در مقابل ناملایمات ، تعویق تکانش ها و کنترل آنها ، تنظیم حالات روحی و مقابله با پریشانی خاطر و کاهش قدرت تفکر و همدلی با دیگران.
یافتههای پژوهش به این نتیجه رسیده است که: ضریب همبستگی محاسبه شده درسطح ۰۱/۰P<معناداراست(۰۰۰/۰ =P ، ۵۸۸/۰- r= ) .و نشان میدهد که بین متغیر بین هوش هیجانی با فشار روانشناختی رابطه منفی و معنادار وجود دارد.به عبارت دیگر هر چقدر هوش هیجانی افزایش یابد فشار روانشناختی کاهش مییابد و این نتیجه در نمودار زیر نمایش داده شده است.
یافتههای پژوهش به این نتیجه رسیده است که: میزانT به دست آمده از مقایسه میانگین دو گروه معنی دار است (۰۰۲/۰ =P و۱۵۴/۳- =T ) بنابراین نتیجه گرفته میشود که بین دو گروه از نظر هوش هیجانی تفاوت معنی داروجود دارد با توجه به میانگین این تفاوت به سود کارکنان ستادی است. افراد گروه عملیاتی به دلیل محدودیت وقت در انجام امور، سرعت عمل بالا، وضعیت بحرانی، انتظارات جامعه، ترس از بیکفایتی در انجام عملیات، قدرت تصمیم گیری در شرایط بحرانی، عدم دخالت احساسات در کار، نسبت به افراد ستادی از میانگین کمتری در هوش هیجانی و توجه به احساسات برخوردارند.
خطر و حساسیت بالا، شرایط کاری پیچیده و نامشخص، مواجهه مستقیم با انواع حوادث و عوامل زیان آور، ضرورت آمادگی پرسنل در هر ساعت از شبانه روز از جمله عواملی است که باعث میشود میزان استرس و فشار روانشناختی در این گروه شغلی نسبت به دیگر مشاغل دیگر بیشتر باشد. بنابراین ایجاد فضای کاری ایمن، سالم و مناسب به لحاظ جسمی و روانی باعث آسایش و رضایت شغلی و کاهش استرس و فشار روانشناختی در کارکنان میشود.
مراجع
[۱] Duraisingam, PiddK, Roche A. The impact of work stress and job satisfaction on turnover intentions: A study of Australian specialist alcohol and other drug workers.
[۲] کیانمهرپانته آ، ناظم فرزاد.(۱۳۹۰) سنجش صحت و قابلیت آزمون عملکرد تخصصی مردان آتشنشان.مجله طب نظامی،شماره(۳ )۱۳ ، پاییز ۱۳۹۰،ص :۱۵۳-۱۴۷ .
[۳] شریفیان سید اکبر، امینیان امید،افشارحی صالح احیا. بررسی استرس شغلی و ارتباط آن با آلودگی با سوزن در پرسنل اورژانس. فصلنامه علمی تخصصی طب کار، دوره ۳،شماره(۴)، زمستان ۹۰، ص:۱۳-۷
[۴] یزدی منوره، اکبر شریفیان،علیپور. بررسی میزان استرس شغلی و عوامل موثر در آن در آتش نشانان سازمان آتش نشانیوخدمات ایمنی تهران (۱۳۷۹) .مجله دانشکده پزشکی تهران، شماره۶، ص ۷۸-۷۲
[۵] دروﯾﺸﯽ اﺑﺮاﻫﯿﻢ، ﺻﺎدﻗﯽ ﻓﺎﻃﻤﻪ، ﺳﺎﻋﺪﭘﻨﺎه ﮐﯿﻮان. (۱۳۹۴). ﺑﺮرﺳﯽ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ اﺳﺘﺮس ﺷﻐﻠﯽ در ﭘﺮﺳﻨﻞ آﺗﺶ ﻧﺸﺎﻧﯽ ﻣﺠﻠﻪ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﻧﻈﺎم ﺳﻼﻣﺖ ؛۱۱(۱) :۱۸۴-۱۹۲
[۸] Cherniss,C.Golman D(1995).The emotionally intelligent workplace san Francisco : jossey –Bass.
[۹] ثمری، علیاکبر و طهماسبی، فهیمه(۱۳۸۶). بررسی رابطه هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان. فصلنامه اصول بهداشت روانی. پاییز و زمستان ۱۳۸۶، شماره ۳۵،۳۶ .
[۱۰] Emmerling, R. J. & Goleman, D. (2003, October). Emotional intelligence: Issues and common misunderstandings. Issues and Recent Developments in Emotional Intelligence,1(1), Retrieved [date], from http://www.eiconsortium.org
[۱۱] حکیم جوادی منصور, اژه ای جواد (۱۳۸۳) بررسی رابطه کیفیت دلبستگی و هوش هیجانی در دانش آموزان تیزهوش و عادیمجله روانشناسی : تابستان ۱۳۸۳ , دوره ۸ , شماره ۲ (پیاپی ۳۰) ; از صفحه ۱۵۸ تا صفحه ۱۷۲ .
[۱۲] Bar-on , R (2006) : The BarOn Model of Social and Emotional Intelligence (ESI).University of Texas Medical Branch.Psicothema, 18 , supl., 13-25.
[۱۴] تقوی محمد قوانین و مقررات مورد عمل شهرداری(آتش نشانی)،گردآوری و تنظیم: اداره کل تدوین قوانین و مقرارت شهرداری تهران، سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، موسسه نشر شهر،۱۳۸۹٫
[۱۵] Lambert, E. G., Hogan, N. L., Camp, S. D., & Ventura, L. A. (2006).” The impact of workfamily conflict on correctional staff: A preliminary study” Criminology & Criminal Justice: An International Journal, 6, 371-387
[۱۶] سروش، مجتبی،(۱۳۹۱) «مقایسه رضایت شغلی و تعهد سازمانی و همبستگی آنها با ویژگی های فردی بین مسئولین تربیت بدنی آموزشگاههای خراسان، پایان نامه کارشناسی ارشد تربیت بدنی ، دانشگاه تربیت معلم،تهران.
[۱۷] Frone, M., Russell, M., & Barnes, G. (1996) “Work-family conflict, gender, and health related outcomes a study of employed parents in twocommunity samples”. Journal ofoccupational Health Psychology, 1(1), 57-69.
[۱۸] Almost, J.M. (2010).” Antecedents andconsequences of intergroup conflicamongnurses in acute care settings.” DoctoralDissertation of Nursing, University ofTorento
[۱۹] Mills LD, Mills TJ(2005). Symptoms of post-traumatic stress disorder among emergency medicine residents. journal of emergency medicine; 28(1): 1.
[۲۰] لو، پ؛ لو، ه.(۱۳۷۵). استرس دائمی. ترجمه عباس قریب. تهران: درخشش. چاپ اول ف۳ ص ۸۲ .
[۲۲] Burbeck R, Coomber S, Robinson SM, Todd C. Occupational stress in consultants in accident and emergency medicine: A national survey of levels of stress at work. Emerg Med J 2002; 19(3): 234-8.
[۲۳] Baker DB, Karasek RA. Stress. In: Levy BS, Wegman DH, editors. Occupational health, recognizing and preventing work –related disease and injury. 4th edition. Philadelphia: Lippincott Williams & Wilkins, 2000. P:419-36.
[۲۴] Gharibi V, Malakouti J, Arsang Jang Sh, Gholami A. Prevalence of Occupational Stress and Its Relationship to Individual Characteristics in Tunneling Industry Workers. J Health Syst Res2013; 9(1): 57-65.
[۲۵] Hoseinzadeh E, Faghih MA, Kalte HO, Roshanaei Gh, Taghavi M. Evaluation of occupational stress factors in firefighter of Tehran in 2011. Jentashapir Sci Med J 2013; 129-36.
[۲۶] Lifa Yu, Yaw-Sheng Lin, Jew-Wu Chen, Hsiu-Hung Wang, and Chao-Hung Chiu (2007)7 A meta-analysis Relationships between stress and health in taiwan ” Kaohsiung J Med Sci June V Vol 2N N No 6
[۲۷] Golman D(1995) emotional intelligence.why it can matter than iQ. New York: Bantam books.
Ghanbari B. Bagheri H. [The effect of emotional intelligence education on increasing of it in teenagers]. Studies of Psychology Journal. 2009; (1) 157-165. (Persian).
[۲۸] Mayer,j.D,Salovey ,P(1997).what is emotional intelligence?in Emotional development and emotional intelligence: Emotional omplications, salovey,p,stuyter Dj(ed).Basic:New York:3-34
[۲۹] Chracil, D. (2006). Considerations of emotional intelligence (EI) in dealing with change decision management. Management Decision, 44(5); 655.
[۳۰] ﺳﻠﻄﺎﻧﯽ ،ﺳﻤﺎﻧﻪ. ، دوﮐﺎﻧﻪ ای ﻓﺮد ،.ﻓﺮﯾﺪه (۱۳۹۴).اﺛﺮﺑﺨﺸﯽ آﻣﻮزش ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ اﺳﺘﺮس ﺑﻪ ﺷﯿﻮه ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ رﻓﺘﺎری ﺑﺮ ﻓﺮﺳﻮدﮔﯽ ﺷﻐﻠﯽ و رﺿﺎﯾﺖ زﻧﺎﺷﻮﯾﯽ ﮐﺎرﮐﻨﺎن ﻫﻼل اﺣﻤﺮ. فصلنامه علمی پژوهشی امداد و نجات سال هفتم شماره۱۳۹۴،۳
[۳۲] Poon teng Fatt , J,(2012)” Emotional inte lligence for busman resource managers” , management research news Vol.25,No,11,57-74.
[۳۳] Ramo, Laura Guillen & Saris, Willem .E & Boyatzis, Richaed. E (2009).”The impact of social and emotional competencies on effectiveness of Spanish executives”, journal of Managerial Development. Vol. 28, No. 9, pp. 771 – 793.
[/auth]