محیط زیست را جدی بگیریم
- شناسه خبر: 10624
- تاریخ و زمان ارسال: 12 بهمن 1394 ساعت 10:12

رشد شدید زباله پراکنی در مناطق طبیعی کشور تقریبا طی دهه اخیر شدت بیشتری یافته. به نحوی که تقریبا همه ما در مراکز دیدنی ونقاط خاص محیط زیست نظیر ساحل دریا، جنگل، دشت، کوه و … شاهد آن بوده ایم؛ این در حالی است که ایران بعد از اجرایی شدن برجام، همواره مسئله توسعه توریسم وگردشگری را راه حل تازه برای گذر از بحران رکود قیمت نفت میداند. سوال اصلی اینجاست؛ آیا طبیعتی که به دست مردم خودش با زباله پراکنی به سمت نازیبایی و نابودی میرود، امکان جذب توریست خارجی را خواهد داشت؟
روزنامه روزان نوشت: موضوع محیط زیست در ایران مهجور مانده است. اولین بار که با یک گروه کوهنوردی همراه شدم، هرگز فکر نمیکردم که حتی بالای کوه هم شاهد حجم وسیعی از زباله و زباله پراکنی باشم. خوب به خاطر دارم یکی از همنوردانم همیشه قبل از راه افتادن برای رفتن به کوه، یک کیسه زباله کوچک را به کوله پشتی اش آویزان میکرد و در طول راه هر آنچه را که میدید و در مسیرش بود جمع آوری میکرد. در ابتدا این حرکت او برای من عجیب بود. اما هر بار که پشت سر او حرکت میکردم منظرههای کوه و دشت زیباتر نشان میداد چرا که او راه را برای دیگران هموار کرده بود. اینگونه بود که این کوهنورد میانسال توانست فرهنگ جالب جمع آوری زباله را در میان گروه کوچک ۱۰ نفره کوهنوردیمان اشاعه دهد و به همه ما بیاموزد که در قبال یکدیگر مسئول هستیم. این اتفاق اما در ابعاد بزرگتر توسط کاظم نجاری، موسس گروه رفتگران طبیعت در کل کشور راه اندازی شد. او که مهندس برق است و سالها در آلمان زندگی کرده، بعد از سفرش به چند نقطه دیدنی ایران و مشاهده وضعیت اسفبار طبیعت در کشور تصمیم به چنین اقدامیگرفت.
گروه رفتگران طبیعت که امروز بیش از ۴ هزار عضو در سراسر کشور دارد، تقریبا هر هفته یک برنامه فعال برای پاکسازی محیط زیست دارد. دیدن افراد این گروه که فعالانه با یک کیسه زباله و دستکش، زبالهها را از سطح زمین جمع آوری و تفکیک میکنند، یکی از قابل توجه ترین اتفاقهای محیط زیستی کشور در حیطه مسئولیت فردی به شمار میآید. این گروه مردم نهاد با حضور مردان و زنان در تمام گروههای سنی تشکیل شده است. افرادی که اغلب آنها تحصیکرده هستند و شغل های نسبتا مطرحی دارند و برای داشتن محیط زیستی بهتر تلاش میکنند.
بدیهی است که رشد شدید زباله پراکنی در مناطق طبیعی کشور تقریبا طی دهه اخیر شدت بیشتری یافته. به نحوی که تقریبا همه ما در مراکز دیدنی ونقاط خاص محیط زیست نظیر ساحل دریا، جنگل، دشت، کوه و … شاهد آن بوده ایم؛ این در حالی است که ایران بعد از اجرایی شدن برجام، همواره مسئله توسعه توریسم وگردشگری را راه حل تازه برای گذر از بحران رکود قیمت نفت میداند. سوال اصلی اینجاست؛ آیا طبیعتی که به دست مردم خودش با زباله پراکنی به سمت نازیبایی و نابودی میرود، امکان جذب توریست خارجی را خواهد داشت؟
تولید زباله در ایران دو برابر میانگین جهانی
پرتاب زباله از داخل ماشین به میان اتوبان، انباشت زبالهها در کنار رودها و محل زندگی حیوانات که گاها به دلیل استفاده از این زبالهها از بین میروند، بخش کوچکی از اتفاقی است که هر روز رخ می دهد؛ اما اینکه چرا مردم ما مسئله محیط زیست و جمع آوری و تفکیک زباله را جدی نمیگیرند، سوالی است که باید از ابعاد مختلف به آن نگریست. افزایش تولید زباله توسط مردم از جمله مواردی است که بارها بر آن تاکید شده است. حسین محمدی، مدیرکل محیطزیست استان البرز با اشاره به این مسئله می گوید: باید قوانین بسیار سختی را برای حفظ باغ، آب،زمین و خاک در نظر بگیریم تا هر کسی به خود اجازه تخریب را ندهد. این در حالی است که ما در ایران دو برابر میانگین جهانی تولید زباله داریم.
شاید پر بیراه نباشد اگر به دلایل این افزایش تولید زباله در کشور نیم نگاهی داشته باشیم. قطعا و یقینا یکی از دلایل افزایش میزان زباله در مراکز مختلف و نقاط دوردست کشور، نبود مدیریت درست است. اینکه هنوز در بسیاری از مناطق کشور، کارخانجات بازیافت زباله حضور ندارند و ناچار مسئولان شهری مجبور به سوزاندن زبالهها و یا انباشت آنان در مناطقی به قول خودشان دور از دسترس عموم مردم هستند، یکی از مشکلاتی است که کشور با آن درگیر است. در بسیاری از نقاط کشور هنوز زبالهها به شکل نامطلوبی سوزانده میشوند به طوری که بوی بد و نامطبوع آن باعث ناراحتی اهالی منطقه میشود.
سوزاندن زباله در محل بازی کودکان
فرزانه، یک خانم خانه دار ۳۸ ساله است. او که در منطقه ورامین زندگی میکند، در گفتگو با روزان میگوید: شهرداری زبالهها را جمع آوری میکند اما برخی مواقع مخصوصا شبها بوی بد سوزاندن زبالهها چنان در فضا میپیچد که باعث ایجاد حالت تهوع و سر درد میشود. این بوی بد تا ساعتها نیز ادامه دارد. وی زباله پراکنی در سطح شهر را نتیجه نبود فرهنگسازی و عدم مسئولیت پذیری مدیران شهری میداند و میگوید: در همین منطقه قرچک که امروز تبدیل به شهرستان شده، هنوز بسیاری از زبالهها به محلی دورتر از زندگی مردم در مرکز شهر منتقل میشود و داخل گودالی انباشته میشود تا به موقع سوزانده شود. این در حالی است که در آن منطقه، بخشهای مسکونی نیز وجود دارند و برخی از کودکان آنجا بازی میکنند. جدای از بازی کودکان بوی بدی که از انباشت زبالهها در این نقاط ایجاد میشود به حدی زننده است که می تواند هر رهگذری را آزار کند و برای ساکنان بیماری می آورد.
گسترش پیک نیکها و کمبود سطلهای زباله
در سال های اخیر پیک نیکهای خانوادگی به دلیل مسائلی چون رشد خرید ماشین در بین خانوادهها شیوع پیدا کرد. به نحوی که این روزها هر خانواده ایرانی برای رفتن به گردش ترجیح میدهد در یکی از نقاط سرسبز اتراق کند. متاسفانه این مسئله که به خودی خود بسیار خوب است، در گذر زمان تبدیل به معضلی شد که امروز نام آن را زباله پراکنی در محیط زیست مینامیم. روشن کردن آتش در هر نقطه از جمله دیگر ابعاد این پیک نیکهای خانوادگی است.
محمود، کار آزاد دارد و ۴۰ ساله است. او در فصول گرم سال چندین بار به همراه خانواده و دوستانش به سمت جاده چالوس میروند. میگوید: یکی از مهمترین تفریحهای ما همین رفتن به سمت طبیعت است زیرا در تهران عموما طبیعتی وجود ندارد؛ اما متاسفانه در اغلب موارد میبینم که مردم بعد از رفتن از محل، زبالههایشان را جمع آوری نمیکنند و تمام پوست میوهها یا مواد پلاستیکی را در طبیعت جا میگذارند. او ادامه میدهد: بارها من از برخی مسافران خواسته ام که زبالههایشان را جمع آوری کنند اما معمولا با برخورد مناسبی رو به رو نشده ام ضمن اینکه نبود سطل زباله در بیشتر مراکز تفریحی نیز به این مساله دامن میزند.
محمود که خود یکی از دوستاران محیط زیست است میگوید: متاسفانه مردم ما فکر میکنند تنها مسئول جمع آوری زباله از داخل خانه خودشان هستند، در حالیکه همین مردم وقتی به تفریح میروند و با منظره پر زباله رو به رو میشوند، شروع به شکایت میکنند. من فکر میکنم ما باید از خودمان شروع کنیم.
موضوع محیط زیست در ایران مهجور مانده است
کاظم نجاری، یکی از فعالان محیط زیست است که ۳۵ سال از زندگی خود را در آلمان و امریکا گذرانده است. او که موسس گروه رفتگران طبیعت است، میگوید: من طی این سالها در این کشورها شاهد به وجود آمدن گروههایی بودم که برای حفظ طبیعت و محیط زیست تلاش میکنند. در سفرهایم به ایران متوجه شدم که موضوع محیط زیست در ایران مهجور مانده و آموزش هم در این بخش نیست. مسلما مردم نیز بدون آموزش به جایی نمیرسند تا اینکه ۱۵ سال پیش به ایران آمدم و ماندگار شدم. پس از اسکان، برای طبیعت گردی یک جیپ خریدم که با عدهای از دوستان به سفرهای داخل کشور میرفتیم.
گروه رفتگران طبیعت چرا تشکیل شد؟
این فعال محیط زیست افزود: متاسفانه در این سفرها انبوه زباله را به چشم میدیدم تا اینکه در خرداد ماه ۹۱ با همین دوستان سفری به دریاچه چورک در شمال ایران داشتیم که جای بسیار زیبایی است. در این سفر دیدیم که مسافران انبوهی از زباله را در آنجا به جا گذاشتهاند. با دیدن این وضع همه بسیار متاسف شدیم و شروع به پاکسازی کردیم. پس از بازگشت از این صحنهها عکس انداختم و در صفحه شخصی ام روی اینترنت گذاشتم که واکنشهای مختلفی در پی داشت. این امر جرقهای شد که فردای آن روز تصمیم گرفتم گروهی به نام “رفتگران طبیعت” در سایتهای اجتماعی درست کنم که تعداد زیادی عضو شدند. بعد از ۴ روز اولین برنامه را در ۲ تیرماه ۹۱ در پارک جنگلی سوهانک اجرا کردیم که تقریبا ۷۰ نفر در آن حضور داشتند.
فرهنگسازی کار عجیب و غریبی نیست
گروه رفتگران طبیعت امروز بیش از ۴ هزار نفر عضو در سراسر کشور دارد. اعضایی که اغلب آنها دانشجویان و تحصیلکرده هستند. نجاری میگوید: در بسیاری از موارد مردم با دیدن ما که در حال جمع آوری زبالهها هستیم، تمایل پیدا میکنند که عضو گروه ما شوند. فرهنگسازی کار عجیب و غریبی نیست. یعنی همانطور که در محافل دوستانه و فامیلی درباره پارهای از مسائل حرف میزنیم، میتوانیم این موضوع را مطرح کنیم و به محیط زیست کمک کنیم. چندی پیش در یکی از برنامهها آقایی با دخترش ما را در حال پاکسازی دیدند. آنها پس از کمیکنکاش به ما پیوستند. این امر نشان میدهد فرهنگسازی جوابگوست به شرط اینکه انجام شود.
زباله تمام سطح جنگل گلستان را گرفته است
نجاری، رسانهها را یکی از مهمترین عوامل در فرهنگسازی بین مردم میداند و میگوید: اطلاع رسانی از طریق رسانهها بسیار مهم است اما متاسفانه فعالیت آنان در این بخش ضعیف است. اگر هر کشور دیگری در شرایط امروز ایران و با این وخامت بود حداقل در شبانه روز ۱۰ تا ۱۲ بار برنامههای زنده برای فرهنگسازی در رسانههای عمومیاجرا میکرد. متاسفانه هر روز در هر گوشه کشور فاجعه رشد بیشتری دارد. من چند ماه پیش نمیتوانستم باور کنم که وضع جنگل گلستان اینقدر وخیم است طوری که تمام سطح جنگل پوشیده از زباله بود. نبود سطل زباله کافی و تابلوهای هشدار کافی در مناطق گردشگری نیز در این امر مهم است. من در خود تهران شاهد انباشت زباله بودم. جالب اینجاست که در آن نقطه تا جایی که چشم کار میکرد سطل زباله ای نبود.
یقینا ایران سرزمین زیبایی است که یکایک ما نسبت به آن عشق میورزیم. اما آیا عشق ورزیدن به وطن مفهومیجز نگهداری آن به شکلی درست برای نسلهای آتی دارد؟ آیا نسلهای آتی این حق را ندارند که مانند ما ساحل زیبای دریای خزر و جنگلهای انبوه آن را در پاکیزگی ببینند و از آن لذت ببرند؟ به طور حتم در این میانه مسئولان نقش پررنگی به خصوص برای تربیت نسل آینده دارند. نسلی که امروز در درون مدارس آماده فرهنگ پذیری و احترام به محیط زیست هستند. امروز همه ما باید از خودمان و خانوادههایمان شروع کنیم تا طبیعت ایران از دل این حرکت مردم نهاد، جان تازه ای بگیرد.