
نالههایی از سر بی آبی!
سال که به خشکی میرسد، آنهایی که نانشان را از دل خاک در میآورند، بیشتر از همه درد میکشند. آنهایی که هر روزشان را با آب و خاک پیوندی است عمیق. مردان و زنانی که لبخندشان به گلخند زمین بسته است. این سالها خشکسالی امان از این مردمان برده است و روز به روز از شمارشان کاسته و هنوز هم سر پایان ندارد. این سالها، دل کشاورزانی که زمین محل روزیشان بوده و کشاورزی مسیر امرار معاششان، انباری از غصه و دلشوره و نگرانی است. امسال هم اگرچه باران بیشتر بارید اما لبهای ترک خورده زمین، حکایت از تداوم تشنگی...