اصول مکانیابی سکونتگاه موقت پس از وقوع زلزله احتمالی در شهر تهران؛ محله بریانک – هفت چنار
- شناسه خبر: 21255
- تاریخ و زمان ارسال: 15 اسفند 1396 ساعت 12:00
علیرضا فلاحی۱، بهاره زنیان۲*، جلال نخعی۳
۱- استاد تمام دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی.
۲- دانشجوی دکترای معماری، دانشکده فنی مهندسی دانشگاه آزاد واحد تهران شمال، Bahareh.zenian@gmail.com
۳- استادیار دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز
چکیده:
تأمین سکونتگاه موقت یکی از مهمترین مباحث مطروحه در فرآیند مدیریت بحران است. شناسایی مکانهای مناسب جهت استقرار سکونتگاه، علاوه بر کاهش خطرات احتمالی آینده، کمک مؤثری به بازگشت جامعه به شرایط پیشین مینماید. محله بریانک – هفت چنار در جنوب منطقه ۱۰ تهران، یکی از هستههای اولیه شکلگیری منطقه است که از نظر کالبدی، بیشترین فضای سبز در منطقه را داراست لیکن سطح قابل توجه بافت فرسوده، وجود کاربریهای خطرساز، نواحی ناامن اجتماعی و ناایمن از منظر مخاطرات، سبب افزایش آسیبپذیری محله در برابر وقوع بحرانها شده است. پژوهش حاضر، با اتخاذ روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، ضمن شناسایی معیارهای انتخاب مکان و نحوه رتبهبندی آن جهت استقرار سکونتگاه موقت، به ارزیابی معیارهای فوق در محله بریانک – هفت چنار پرداخته و به کمک تکنیک ماتریس سوآت، علاوه بر بررسی، تحلیل و اولویتبندی سه قطعه زمین نمونه، راهبردهای کاهش خطرات کالبدی و توسعه سکونتگاههای موقت در محله را پیشنهاد مینماید که ایجاد حریم پمپ بنزین خیابان کمیل، پیشبینی مراکز امدادی و درمانی در مرکز محله بریانک، ایمنسازی ساختمانهای عمومی و دولتی محله، ایجاد فضاهای باز شهری و پارک در بخشهای متراکم مسکونی و احیای کالبدی و اجتماعی بافت نا امن و نا ایمن لبه نواب، لبه قزوین و بافت فرسوده جنوب بریانک از مهمترین موارد آن است.
-
مقدمه
۱-۱٫ بیان مساله
مدیریت بحران، علمی کاربردی است که به وسیله مشاهده سیستماتیک بحران ها و تجزیه و تحلیل آنها، در جستجوی یافتن ابزاری است که به وسیله آن بتوان از بروز بحران ها پیشگیری یا در صورت بروز، در راستای کاهش اثرات آن، به امداد رسانی وسیع و بهبود اوضاع اقدام نمود(عطار،۱۳۹۲: ۱۰۱). تسریع برنامه تامین مسکن یکی از مهمترین موضوعات مدیریت بحران پس از وقوع سوانح است. از سوی دیگر انتخاب مکان جهت استقرار مراکز امدادرسانی و اسکان آسیب دیدگان، یکی از موارد مهم در برنامه ریزی و مدیریت بحران است. شناخت مکان های مناسب برای استقرار سکونتگاه موقت در شهرهای بزرگ، کمک موثری به بازگشت جامعه به شرایط پیش از سانحه می نماید. همچنان که انتخاب گزینه های نادرست و بدون برنامه ممکن است، سبب ایجاد سانحه اجتماعی در میان آسیب دیدگان گردد. این پژوهش به دنبال یافتن معیارهایی برای انتخاب مکان بهینه جهت اسکان موقت مردم در مناطق پر تراکم و سانحه خیز شهری است به گونه ای که ایمنی و کارایی لازم در شرایط بحرانی را دارا باشد و بتواند به نیاز های معیشتی و اجتماعی آسیب دیدگان پاسخ دهد.
محله بریانک – هفت چنار در گوشه جنوب شرقی منطقه ۱۰ تهران، یکی از هسته های اولیه شکل گیری منطقه با تراکم بالای جمعیت و مسکن می باشد که از فرسودگی بالایی رنج می برد. علاوه بر این، کیفیت پایین اجرای ساختمان و عدم رعایت آیین نامه های مرتبط با کاهش خطرات زمین لرزه، تاثیر بسیاری در افزایش آسیب پذیری محله در برابر رخداد زلزله دارد به گونه ای که در صورت وقوع زلزله، تلفات و خسارات بسیاری در آن پیش بینی می شود و به دنبال آن تعداد زیادی از مردم بی خانمان خواهند شد. این امر منجر به بروز هرج و مرج و آسیب های اجتماعی به ویژه در میان گروه های آسیب پذیر (زنان، کودکان، سالمندان) خواهد شد که در صورتی که راه حل مناسبی برای آن اندیشیده نشود، بحران دیگری در پی خواهد داشت.
علیرغم رخداد سوانح متعدد در ایران و تجارب نا موفق سکونتگاه های اضطراری و موقت، برنامه و سند تدوین شده ای که تعیین کننده مسیری مطلوبتر برای اقدامات آینده باشد، وجود ندارد. در محله بریانک – هفت چنار نیز (در راستای اهداف طرح تفصیلی منطقه ۱۰ تهران) اگرچه مطالعات مفصلی در مورد بافت فرسوده، نوسازی، مقاوم سازی و طرح دوام محله با رویکرد اجتماعی انجام شده است لیکن مقولات مرتبط با تامین سکونتگاه اضطراری و موقت، کمتر مورد توجه واقع شده است به گونه ای که در طرح پیشنهادی مدیریت بحران محله، تخلیه اضطراری به سمت کلیه پارکها و فضاهای سبز محله بدون درنظر گرفتن معیار های مکان یابی صورت گرفته است. لذا شناسایی معیار های مکان یابی و بررسی دقیق پتانسیل های کالبدی محله بر اساس معیار های مذکور می تواند به یافتن مکان های امن و بهینه جهت تخلیه سریع و استقرار سکونتگاه موقت بیانجامد و از وقوع معضلات اجتماعی و اقتصادی آینده جلوگیری نماید.
۱-۲٫ سابقه تحقیق
عمر مطالعات و برنامه ریزی در مقوله اسکان پس از سانحه کمتر از پنج دهه می باشد. دو کتاب «معماری سکونتگاه های موقت پس از سوانح» (فلاحی، ۱۳۸۶) و «معماری و مدیریت اردوگاه های پناهندگان و آوارگان» (فلاحی، ۱۳۹۵) با تمرکز بر اردوگاه ها به بررسی روش های مکانیابی، طراحی و مدیریت آنها پرداخته و تجارب ایران و سایر جوامع سانحه خیز را بررسی نموده است. همچنین برخی تحقیقات و رساله های دانشجویی در زمینه های مکان یابی و نوع اسکان اضطراری و موقت با محوریت شکل، کالبد و طراحی در بخش معماری و شهرسازی صورت گرفته است که از آن جمله می توان به چند رساله کارشناسی ارشد در گروه بازسازی پس از سانحه دانشگاه شهید بهشتی با عنوان «بررسی اسکان موقت در پارک ها»(خاکی،۱۳۸۷) و «برنامه ریزی سکونتگاه های موقت پس از زلزله احتمالی شهر تهران»(زنیان،۱۳۹۰) اشاره نمود. علاوه بر این، پژوهش های متعددی در رابطه با انتخاب مکان بهینه با استفاده از نرم افزار GIS و روش تحلیلی فازی و AHP انجام شده است. برای مثال اسدی نظری(۱۳۸۳)، در پایان نامه ای با عنوان «برنامه ریزی و مکان یابی اردوگاه های اسکان موقت بازماندگان زلزله نمونه موردی منطقه یک (ناحیه ۶) شهر تهران»، از تکنیک AHP و مقایسه زوجی برای وزن دهی معیار های مکان یابی اسکان موقت بازماندگان زلزله بهره برده و با استفاده از روش Spatial Analyst نرم افزار GIS، مکان های بهینه برای موضوع مورد پژوهش را مشخص کرده است. معیار های مورد استفاده در این تحقیق در پنج گروه اصلی و زیر گروه های آن شامل پستی و بلندی، دسترسی، فضای باز، خطر زمین لرزه و کاربری های ناسازگار تنظیم شده است و در نهایت علاوه بر پهنه بندی اراضی کل منطقه جهت استقرار سکونتگاه موقت پس از زلزله، ده مکان را که دارای اولویت بیشتر برای این منظور هستند معرفی می نماید. عطار و همکاران(۱۳۹۲)، در مقاله ای با عنوان «مکان یابی اسکان موقت پس از زلزله با استفاده از GIS و تکنیک AHP» ضمن بهره گیری از اطلاعات منطقه ۶ شهر شیراز به عنوان الگوی تهیه پایگاه داده مکانی، به تعیین مناسب ترین مکانها جهت اسقرار سکونتگاه های موقت پرداخته است. در این پژوهش پس از مشخص شدن معیار های موثر در انتخاب مکان، اقدام به وزن دهی به معیار ها طبق نظر کارشناسان خبره شده و سپس با استفاده از تکنیک مقایسه زوجی و نرم افزار Expertchoice و مدل AHP و نرم افزار GIS لایه های تولیدی هر معیار با توجه به وزن مشخص شده، با یکدیگر تلفیق شده و در نهایت نقشه پهنه بندی استقرار سکونتگاه موقت استخراج شده است. معیار های مورد استفاده در این تحقیق در سه گروه اصلی و زیر گروه های متعدد آن دسته بندی شده است که شامل معیار های طبیعی، معیار های عملکردی و معیار های جمعیت است. وفایی نژاد و پیام راد(۱۳۹۴) در مقاله ای با عنوان «کمک به مدیریت بحران زلزله با مکان یابی مراکز اسکان موقت با استفاده از یک سیستم حامی تصمیم گیری GIS مبنا، سعی در انتخاب مکان مناسب برای اسکان موقت آسیب دیدگان پس از وقوع سوانح در منطقه ۸ شهرداری اصفهان نموده اند. روش تحقیق کاملا مشابه با پژوهش پیشین بوده است لیکن معیار های مورد استفاده در این تحقیق در پنج گروه شامل مناسب بودن، ایمنی، ارتباطات و همجواری، دسترسی و جمعیتی تنظیم شده است. داداش پور و خدابخش (۱۳۹۲) نیز در مقاله خود با نام «مکانیابی سایت های اسکان موقت با استفاده از فرآیند تحلیل سلسه مراتبی فازی (FAHP)» ضمن شناسایی ۲۴ شاخص مکانیابی سکونتگاه موقت و تعیین ضریب اهمیت هریک مشابه پژوهش های پیشین مناسب ترین مکان ها را در منطقه ۱۶ شهر تهران تعیین نموده اند. معیار های مورد استفاده در این پژوهش در چهار گروه شامل دسترسی، دوری از ناملایمات، سهولت در اجرا و سهولت در بهره برداری طبقه بندی شده است و به دلیل انتخاب یکی از مناطق تهران به عنوان نمونه موردی، به تحقیق حاضر بسیار نزدیک است.
اغلب پژوهش های صورت گرفته در ایران، موضوع سکونتگاه های موقت را در یک نگاه کلان و فارغ از ویژگی های مکان در مقیاس خرد محلی، مورد بررسی قرار داده اند. همچنین کمبود نگرشی جامع در رابطه با شهر های بزرگ سبب پراکندگی و عدم کارایی پژوهش های فوق گردیده اند. نکته حائز اهمیت دیگر این است که استفاده از روش های فوق به دلیل عدم دسترسی به نقشه های اطلاعات جغرافیایی GIS در برخی مناطق و محلات، امکان پذیر نیست لذا ارایه روشی که به سهولت در تمام مناطق شهری قابل استفاده باشد، در مدیریت بحران بسیار حائز اهمیت است.
-
ادبیات نظری
۲-۱٫ روش های اسکان موقت
نوع، شدت و محل وقوع سانحه، شرایط جامعه محلی، توانایی جامعه درمقابله با سانحه، میزان خسارات و تلفات و روش های محلی اسکان و ساخت و ساز پیش از وقوع سانحه، بر نوع سرپناه و شیوه اسکان تاثیر گذار است. از دیدگاه کورسلیس و ویتال (۲۰۰۵) گزینه های سکونت گزینی اضطراری و موقت در دو گروه متفرق و گروهی طبقه بندی می شود. سکونت گزینی متفرق شامل سه گروه انتقال به محل زندگی خویشاوندان و دوستان، سکونت در مناطق روستائی (احداث اسکلت مقاوم، خانه هسته ای و سرپناه دست ساز) و سکونت در مناطق شهری (چادر یا کانکس در ملک شخصی و اجاره خانه یا آپارتمان) و سکونت گزینی گروهی در سه گروه استقرار جمعی در ساختمان اداری،آموزشی و ورزشی، سکونت در اردوگاه سازی پراکنده با همیاری مردم، سکونت گزینی گروهی در اردوگاه های طراحی شده دولتی است(فلاحی،۱۳۸۶: ۴۳). در یک دسته بندی مدیریتی می توان سه روش برای تامین نیاز اسکان گزینی پس از سوانح ارایه کرد که شامل روش اردوگاهی، روش پراکنده و روش ترکیبی می باشد. تفاوت این روش ها در مدیریت، تفاوت در ارایه خدمات و نحوه پاسخگویی به نیاز های فیزیکی و اجتماعی آسیب دیدگان است. در روش اردوگاهی که یکی از متداول ترین روش های اسکان محسوب می شود، یک مکان مناسب در نزدیکی محل سانحه انتخاب می گردد و اقدامات تسطیح و آماده سازی در آن صورت می گیرد. سپس با استفاده از استاندارد ها و در نظر گرفتن جمعیتی که می توانند در آنجا مستقر شوند و با توجه به مدت زمان اسکان، شرایط اقلیمی، منابع موجود و بودجه در دسترس، نوع کالبد سکونتگاه (چادر، واحد پیش ساخته یا ساختمان موقت) نسبت به اسکان جمعیت آسیب دیدگان اقدام می شود. روش پراکنده در راستای تمایل آسیب دیدگان به ماندن در کنار زمین و اموال خود ، به بازماندگان اجازه می دهد که محل برپایی اسکان موقت خود را انتخاب کنند. در روش ترکیبی آسیب دیدگان در نزدیکی محل سکونت خودشان، از تسهیلات زندگی گروهی در ساختمانهای سالم عمومی مانند مدارس ، مساجد ، خوابگاه ها و هتل ها استفاده خواهند کرد(فلاحی،۱۳۸۶: ۴۵).
۲-۲٫ یک واحد اسکان موقت
بی خانمانان پس از سانحه نیاز فوری به سرپناهی دارند که دارای ویژگی هایی برای زندگی باشد. به آسانی قابل انتقال باشد. ساکنان را در برابر شرایط جوی محفوظ دارد. خانوار به تنهایی قادر به بر پایی آن باشد. کیفیت مصالح مناسب و اقتصادی باشد. مصالح مصرفی قابلیت بازیافت داشته باشد. گران نباشد. محدوده خصوصی و آرامش برای ساکنان آن فراهم آورد. فعالیت ها و عملکرد های گوناگون اجتماعی و فیزیکی خانوار را جوابگو باشد. امکان توسعه و استفاده در اینده (اسکان دائم) را داشته باشد. از اموال باقی مانده (مایملک)خانوار محافظت نماید و مقاوم باشد(فلاحی،۱۳۸۶: ۳۶). از دیدگاه اداره هماهنگی امداد سوانح سازمان ملل متحد و در کتاب «سرپناه اضطراری» سیاست های تامین سرپناه جهت اسکان آسیب دیدگان شامل چادر، طرح ها و سرپناه های پیش ساخته وارداتی(کانکس)، طرح های استاندارد با استفاده از مصالح بومی، توزیع مصالح، ایجاد اسکلت سرپناه، احداث خانه های مقاوم در برابر خطر و تسریع در عملیات باز سازی خانه های دایمی می باشد. چادر، شناخته شده ترین نوع سرپناه می باشد که عمدتا در اسکان اضطراری به کار می رود و همچنان موثر ترین و قابل انطباق ترین وسیله امدادی به شمار می رود. از مهمترین ویژگی های آن می توان به سبک و کم حجم بودن و انتقال و برپایی سریع و آسان اشاره کرد. همچنین چادر به دلیل زود فرسوده شدن، برخلاف سایر روش های سرپناه، به محل سکونت دایمی تبدیل نمی شود و فضای کافی جهت زندگی اعضای خانواده و حفاظت از اموال و مواد غذایی ندارد. استفاده از سرپناه های پیش ساخته وارداتی(کانکس) یکی دیگر از روش های متداول در کشور های صنعتی است. بررسی این واحدها نشان داده است که استفاده از این واحد ها به عنوان مسکن اضطراری و موقت بسیار محدود، شیوه استفاده و پذیرش آنها از سوی مردم اندک و قیمت آنها گران است. دلیل این عدم توفیق، آن است که معیار های طراحی این واحد ها مطابق نظر اهدا کنندگان است و نه بازماندگان. همچنین هزینه های حمل و نقل و توزیع معمولا در نظر گرفته نمی شود. اما در موادری که خطر آسیب های ناشی از سختی آب و هوا وجود داشته باشد، معمولا این نوع سرپناه در اولویت قرار می گیرد (اداره هماهنگی،۱۳۶۶).
در طراحی یک واحد اسکان موقت صرفه نظر از نوع آن (چادر یا واحد پیش ساخته)، تامین حداقل فضای مورد نیاز جهت فعالیت های خانوار در درجه اول اهمیت قرار دارد. مهمترین شاخص ها در طراحی، ابعاد اولیه مورد نیاز خانوار، فضای سرویس بهداشتی، فضای پخت و پز و انبار لوازم می باشد. در استاندارد های مطرح شده در این زمینه، ابعاد مورد نیاز برای استقرار یک خانواده ۴ نفره در یک چادر، ۱۲ متر مربع (فضای ۴*۳ متر) و در یک اتاقک، ۲۴ متر مربع (فضای ۶*۴ متر) ذکر شده است. مساحت قطعه زمین فوق به دلیل استقرار سرویس بهداشتی به صورت مجزا از اتاقک باید در حدود ۱۰۰ متر مربع (۱۲*۹ متر) در نظر گرفته شود (فلاحی،۱۳۹۵: ۱۱۴).
۲-۳٫ مجموعه واحد های اسکان موقت (اردوگاه)
مبنای اصلی طراحی سکونتگاه جمعی موقت، گروه های اجتماعی و خانوار است که بر حسب تعداد افراد و سرانه هر کدام انجام می گیرد. در این روش، تقسیم بندی به ترتیب بر اساس یک خانوار تشکیل شده از ۴ تا ۶ نفر، یک جامعه متشکل از ۱۶ خانوار معادل ۸۰ نفر، یک روستا متشکل از ۴ جامعه معادل ۳۲۰ نفر، یک بلوک متشکل از ۴ روستا معادل ۱۶ جامعه و ۱۲۵۰ نفر، یک بخش متشکل از ۴ بلوک معادل ۵۰۰۰ نفر، و در نهایت مدل اردوگاه متشکل از ۴ بخش معادل ۲۰۰۰۰ نفر صورت می گیرد. شکل گیری گروه های خانوادگی، خویشاوندی و همسایگی سبب افزایش پایداری ساختار اجتماعی و شبکه های قومی می شود که این امر در مطالعات سوانح بسیار حایز اهمیت است. مرکزیت این گروه های اجتماعی می تواند عملکرد های مختلفی نظیر محل بازی کودکان، جایگاه جشن ها و مراسم مذهبی و سایر فعالیت های اجتماعی را در خود جای دهد(فلاحی،۱۳۸۶: ۱۱۸).
از مهمترین موارد در جانمایی واحد های اسکان موقت در یک سایت جمعی، موقعیت استقرار این واحدها نسبت به یکدیگر می باشد. واحد های مسکونی باید در نزدیکی معابر و مسیر خدمات رسانی و یا به سمت محدوده مرکزی جامعه (متشکل از ۱۶ خانوار) قرار گیرند. همچنین چیدمان واحد ها باید به گونه ای باشد که حدالامکان، ورودی ها روبروی هم قرار نگیرد. این امر به حفظ محرمیت و آسایش خانوار کمک می نماید. هنگام استقرار سرویس های بهداشتی در قطعه زمین مسکونی باید ملاحظات فرهنگی و مذهبی مردم مورد توجه قرار گیرد. همچنین موقعیت استقرار واحد سرپناه باید دربرگیرنده نیاز های امنیتی و ایمنی در کنار معابر باشد. سه مدل متداول در طراحی اردوگاه ها، مدل خطی، مدل شطرنجی و مدل شعاعی است که تصمیم گیری در رابطه با انتخاب مدل به هندسه، دانه بندی و توپوگرافی زمین بستگی دارد. در زمین های کشیده، محدود و شیبدار از مدل خطی و در زمین های مسطح، وسیع و مربع شکل از مدل شعاعی می توان استفاده نمود(همان: ۱۱۹-۱۲۷).
ادامه دارد… .